بیا بگریزیم
از این رسم مردمان تکراری
چون دو آهوی گریز پا
در کنجی،
بیابانی
خانه کنیم
و با شیران مردم گریز
پیاله ای بزنیم.
مرا و تو را
اینجا هوایی نیست.
اینجا که
تاریخ دانان
از تاریخ
درس نمی گیرند
و خداپرستان
از خدا نمی دانند.
اینجا
هنوز فرشتگان
بهترینانند.
آنان که خاضعانه
و زاهدانه
خدا را
هر دم
بی احساسی
سجده می کنند.
ما اما
رنج را تا
عمق استخوانهای سفیدمان
بسان عاجهای فیلی
شکاندیم
و چشیدیم
زیر هبوط یکباره درک
طعم تلخ تنهایی را.
ما تنهایان بهشت و زمین
قلم زدیم بهت طغیانی عشق را
میان آدمی که
از درخت
بهترین سیب را چید.
Laisser un commentaire